کد مطلب:231700 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

حکم مقتول در ازدحام
4- محمد بن سلیمان و یونس بن عبدالله گویند از حضرت رضا علیه السلام سؤال كردیم گروهی مورد حمله جماعتی قرار می گیرند، و از مردم استغاثه می كنند كه به كمك آنها شتافته و جان و مال و فرزندان و زنان آنها را از دشمن نجات دهند، در این هنگام مردی در اثر استغاثه محاصره شدگان به كمك آنها می شتابد، و در تاریكی شب شمشیر خود را برداشته و از آنها یاری می كند.

شب تاریك است و این مرد چون با شتاب حركت می كند بدون توجه از كنار چاه عبور می كند و با شخصی كه مشغول آب كشیدن از چاه بوده برخورد می كند و او را در درون چاه می اندازد، و او در چاه كشته می شود، آن مرد هم همچنان بدون



[ صفحه 757]



توجه پیش می رود و آن دسته ستمگر را از اطراف مظلومان دفع می كند و اموال آنان را از غارتگران می گیرد، و به صاحبان اموال برمی گرداند.

پس از اینكه وی به منزل خود برمی گردد می گویند: چه كاری انجام دادی؟

گوید: من رفتم و غارتگران را از منزل آن مردم مقهور راندم و اموال آنها را به آنها برگردانیدم و بار دیگر امنیت را در آن جا مستقر كردم، به او می گویند: فهمیدی فلانی در چاه سقوط كرد و كشته شد؟

گوید: به خداوند سوگند من او را كشتم، پرسیدند مطلب از چه قرار است، و تو چگونه او را در چاه افكندی و كشتی.

گوید: من هنگامی كه فریاد استغاثه آنها را شنیدم فورا سلاح جنگی خود را دربر كردم و در تاریكی شب با شتاب حركت نمودم و چون می ترسیدم غارت گران زودتر از رسیدن من اموال غارت شده را خواهند برد عجله داشتم، از این جهت نفهمیدم و خود را به او زدم و او در درون چاه افتاد و مرده است، و من هرگز قصدی نداشتم و درنظرم نبود كسی را در چاه افكنم، اینك بفرمائید دیه این شخص بر كدام كس است؟

حضرت رضا علیه السلام فرمود: دیه آن مقتول بر عهده ی آن جماعتی است كه از آن مرد استغاثه كردند، و او رفت و آنها را نجات داد، و اموالشان را از غارت گران گرفت، و نگذاشت زنان و فرزندان آنها را اسیر كنند، و لیكن اگر آن مرد خود را اجیر كرده بود باید دیه را خود و یا عاقله اش پرداخت می كردند، و به آن جماعت مربوط نبود.